نهج البلاغه؛ چراغ هدایت اخلاقی

کوچک نشمردن گناهان به معنای رها نکردن آن است و هرگاه گناهی از نظر انسان کوچک شمرده شود و خود را موظف به کنترل آن نکند ممکن است همان گناه در وی نهادینه شود که در فرمایش امام علی (ع) نیز این نکته وجود دارد. ایشان در حکمت شماره 348 در نکوهش کوچک شمردن گناهان مطالبی را بیان کرده اند.

هر کاری که برای انسان کوچک و ناچیز باشد به مرور زمان کم اهمیت شده و گام به گام به سمت فراموشی می رود. تا در نظرت گناه کوچک باشد/خوشرنگ و لعاب چون عروسک باشد/هرگز به بلوغ رشد و ایمان نرسی/نفس تو اگر هنوز کودک باشد تا به حال اسب سواری کرده اید؟ اگر افسار اسب را رها کنید، اسب از مسیر اصلی که هدف شماست منحرف شده و با سرعت گام بر می دارد و ممکن است ناگهان شیهه کنان تو را بر زمین بیاندازد، آری نفس انسان همچون اسب سرکشی است که اگر غفلت کنی و مهار کنترل آن را رها کنی ناگاه تو را بر زمین می زند. کوچک نشمردن گناهان نیز به معنای رها نکردن آن است و هرگاه گناهی از نظر انسان کوچک شمرده شود و خود را موظف به کنترل آن نکند ممکن است همان گناه در وی نهادینه شود که در فرمایش امام علی(ع) نیز این نکته وجود دارد. ایشان در حکمت شماره 348 در نکوهش کوچک شمردن گناهان می فرمایند: «وَ قَالَ (ع): أَشَدُّ الذُّنُوب، مَا اسْتَهَانَ بهِ صَاحِبُه»؛ شدیدترین گناهان گناهی است که صاحبش آن را کوچک بشمرد. کلینی در کتاب شریف کافی در باب «استصغار الذنب؛ کوچک شمردن گناه» حدیث جالبی از امام صادق(ع) نقل می کند: «اتَّقُوا الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوب فَإِنَّهَا لا تُغْفَرُ قُلْتُ وَمَا الْمُحَقَّرَاتُ قَالَ الرَّجُلُ یذْنِبُ الذَّنْبَ فَیقُولُ طُوبَی لِی لَوْ لَمْ یکُنْ لِی غَیرُ ذَلِکَ»؛ از گناهان کوچک بپرهیزید، چراکه بخشوده نمی شود. راوی سؤال می کند: منظورتان از گناهان کوچک چیست؟ فرمود: گناهی است که انسان مرتکب می شود و می گوید: خوشا به حال من اگر فقط گناه من همین باشد و در واقع چنین کسی فرمان الهی را حقیر شمرده و نسبت به آن اهانت کرده است. نفس انسان به آسانی می تواند سرگرم شود، برای مثال اغلب مسلمانان می دانند که دزدی گناه است و خطای بزرگی به شمار می آید و باتوجه به فرهنگ زندگی هرشخصی از کودکی ممکن است عمل دزدی جرم بزرگی به شمار بیاید و بدیهی است انسان از کودکی در نظرش بزرگ و خطا جلوه داده شده و حتی اگر روزی به دلیل وسوسه های نفسانی یا همنشینی با دوستان مرتکب آن شود آن را عملی ناپسند و مذموم می داند. اما گناهی مثل غیبت با وجودی که در آموزه های دینی ما مسلمانان مذموم است، اما به دلیل توجیهات نفسانی کمتر توجهی به آن شده است. در برخی خانواده ها صحبت از دیگران در غیاب او امری رایج و مرسوم است و آنها توجهی به گناه بودن اینگونه صحبت ها ندارند و حتی در صورت نهی کردن ایشان از غیبت کردن با توجیهات گوناگونی سعی بر ادامه دادن این عمل ناپسند دارند. زمانی که غیبت کردن و غیبت شنیدن برای ما کوچک و سطحی باشد هیچ گاه به آن توجهی نداشته و سعی بر رفع آن نداریم، در حالی که براساس فرمایش امیر مؤمنان(ع) در نهی از غیبت مردم آمده است: «غیبت، سخن پشت سر دیگری است، اگر راست باشد و اگر دروغ بود آن را بهتان می نامند و آن از گناهان بزرگ است، برای آنکه مفاسد آن بیش از سائر منهیّات است چون ضرر آن نوعی و زیان سائر معاصی غالبا شخصی است.» یَا عَبْدَ اللَّهِ لَا تَعْجَلْ فِی عَیْب أَحَدٍ بذَنْبهِ، فَلَعَلَّهُ مَغْفُورٌ لَهُ، وَ لَا تَأْمَنْ عَلَی نَفْسِکَ صَغِیرَ مَعْصِیَةٍ، فَلَعَلَّکَ مُعَذَّبٌ عَلَیْهِ. فَلْیَکْفُفْ مَنْ عَلِمَ مِنْکُمْ عَیْبَ غَیْرِهِ لِمَا یَعْلَمُ مِنْ عَیْب نَفْسِهِ، وَ لْیَکُنِ الشُّکْرُ شَاغِلًا لَهُ عَلَی مُعَافَاتِهِ مِمَّا ابْتُلِیَ [غَیْرُهُ بهِ] بهِ غَیْرُهُ. ای بنده خدا! در عیب جویی هیچ کس نسبت به گناهی که انجام داده است شتاب مکن، شاید او آمرزیده شده باشد و بر گناه کوچکی که خود انجام داده ای ایمن مباش، شاید به خاطر آن مجازات شوی، بنابراین، هر کدام از شما از عیب دیگری آگاه شود، به سبب آنچه از عیب خود می داند، از عیب جویی او خودداری کند و اگر کسی از عیب و گناهی پاک است، باید شکر و سپاس بر این نعمت، او را از عیب جویی کسی که به آن عیب و گناه مبتلا شده است، باز دارد. در جامعه کنونی و در بسیاری از خانواده ها به دلیل اهمیت نداشتن نهی غیبت کردن و غیبت شنیدن پایه های اعتماد بین افراد، خانواده و جامعه سست شده و غیبت کردن علاوه بر آنکه خود گناهی ناپسند است می تواند به دنبال خود، گناهان بسیار دیگری را نیز به همراه داشته باشد، از جمله گناهانی که به دنبال غیبت کردن ممکن است دامن گیر فرد و جامعه شود، بدبینی، نفاق، قضاوت های نادرست، تهمت زدن و.... است. هدیه ارجمند، کارشناس ارشد نهج البلاغه از دانشگاه قرآن و حدیث قم انتهای پیام

نظرات

captcha